این مراسم سوای همه چیز برای من و حاضران یک سورپرایز داشت. حضور جعفر پناهی عزیز در مراسم که وقتی اعلام شد که پناهی اینجا و در بین ماست، سالن به نوعی می شه گفت منفجر شد و حاضران برای دقایقی جو سالن رو با سوت و دست های ممتد خود به تجلیل از پناهی عزیز تبدیل کردند. این صحنه غرور آفرین بود و تحسین برانگیز. نشان از قدرشناسی مردم داشت و ارزشی که برای هنرمند آزاده و آزادیخواه خودشون قائل هستند. با همه ی عصبانیتی که از صادرکنندگان حکم زندان و محرومیت از فیلم سازی برای جعفرپناهی دارم، با خودم گفتم کاش در مراسم بودند و می دیدند که مجوز کار برای یک هنرمند را مردم می دهند و این بی خردان آب در هاون می کوبند و زحمت مردم می دارند و آبروی خود می برند.
پناهی فیلمهای ماندگاری برای مردم ساخته است و پنج شنبه شب به باور من مردم هم فیلم باشکوهی برای او ساختند. فیلمی با نام "سپاس، هنرمند".
شب باشکوهی بود و برای من خاطره انگیز.
شب تجلیل از یک شاعر خوب که با قدردانی مردم از یک فیلمساز بزرگ و آزاده همراه شد.
چه جالبه که هر دو دوست از یک موضوع نوشتند.
پاسخحذفشبی به یاد ماندنی و خاطره انگیز
چه عالی
پاسخحذفمیگن دل له دل تونل کشه همینه ها.
پاسخحذف***
شاعر دوست داشتنی ست این احمدرضا احمدی
:(((((
پاسخحذفمن عکس نمی بینم!!!
سلام
پاسخحذفمن احمد رضا احمدی رو متاسفانه نمی شناسم و نمی دونم تا حالا اشعاری از ایشون خوندم یا نه ؟؟!!!
ولی کنجکاو شدم بخونم .
در مورد احساسات مردم به جعفر پناهی هم باید بگم دوست می داشتم منم انجا می بودم می فهمم که ان شب شما نفسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس کشیدید .
نوش جانتان (-:
جای من هم خالی. سعادت نشد ولی احمدرضا احمدی رو خیلی دوست دارم.
پاسخحذفپناهی هم هنرمندی است بزرگ. گاهی خیلی چیزها رو به راحتی با یک حرکت کوچک میشه شناخت و درک کرد.
چه مراسمی بوده...
پاسخحذفاحمد رضا احمدی ساده است و زیبا و شاعر و انسان و دوست داشتنی... دوستش دارم زیااااااااااد
و پناهی هم که بزرگ است و سبز و هنرمند...
کاش در مراسم بودند و می دیدند که مجوز کار برای یک هنرمند را مردم می دهند...